عاشقانه سحر و حسینعاشقانه سحر و حسین، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

چقدر از نداشتنت میترسم.....

اضافه وزن

عزیز دلم نمیدونم این چه امتحانیه که من واسه به دست آوردن تو باید اینقدر تلاش کنم   بهم میگن باید وزنتو بیاری پایین   یکم سخته با اینکه دلم میخواد ولی یکم تنبلی میکنم   اگه فقط بتونم صبح زود برای پیاده روی بیدار شم همه چی حله   یه جایی خوندم نوشته بود با زبونی که گناه نکردی دعا کن    منظورش از زبون دیگران بود   من از زبون دیگران که گناه نکردم   برام دعا کنید محتاجم به  دعاهاتون ...
24 شهريور 1393

دلم گرفته....

این روزا خیلی زود رنج شدم تن تن از دست همه ناراحت میشم مخصوصا بابات کاراش خیلی زیاده و من خیلی تنها میمونم خیلی کم همدیگرو میبینیم کاش لااقل تو بودیو این تنهاییهارو جبران میکردی اگه تو بودی دیگه احساس تنهایی نمیکردم اینقدرم به بابات به قول خودش گیر نمیدادم بابات مرد خوبیه هوای منو زندگیشو خیلی داره مطمئنم بهترین پدر دنیا میشه
23 شهريور 1393

پسرعموی دوست داشتنیت

میخوام امروز عکس کسیو برات بزارم  که واقعا برام عزیزه همه میگن از عجایبه که یه زن عمو اینقدر برادرزاده شوهرشو دوست داشته باشه همینطوره من سهند و خیلی دوست دارم نمیدونم چرا ولی از همون لحظه ی بعد از تولدش تو همون نیم ساعت بعد از به دنیا اومدنش مهرش به دلم نشست شاید چون قرار همخون تو باشه یا شاید در آینده تو شبیه اون باشی نمیدونم ...
23 شهريور 1393

سلام

عزیز دلم خیلی وقته هوسه در آغوش کشیدنت هوش از سرم برده از نبودنت مثل شاپرکیم که خودشو به درو دیوار میکوبه اینجارو ساختم که هروقت دلم برات پر کشید بیام و برات بنویسم
23 شهريور 1393